هرکسی از ظن خود به شعرهای فروغ توجه داشت
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۰۴۱۵۷
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، کامیار عابدی، پژوهشگر ادبیات معاصر، در نشست «نامی بر پیشانی آسمان» با اشاره به اینکه فروغ فرخزاد تنها ۳۲ سال زیست و حداکثر ۱۵ سال شاعری کرد، گفت: با این وجود، او در همین زمان کوتاه، نبوغ شاعرانه خود را ثابت کرد و به جایگاهی بلند در ادبیات معاصر ایران دست یافت.
وی با برشمردن ویژگیهای شعر فروغ فرخزاد، اظهار داشت: او احساساتش را بیواسطه، اما با ابزار شعر، بیان میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عابدی با تاکید بر اینکه طیفهای مختلفی از جامعه با شعرهای فروغ ارتباط برقرار میکنند، گفت: کسانی که طرفدار ادبیات نوسنتی هستند، یعنی نه کاملا سنتگرا و نه کاملا مدرنیست به شمار میروند، در شعارهای آغازین فروغ، فصل مشترک مییابند. از سوی دیگر، بانوانی که به ابراز احساسات و باورهای خود در فضای مردسالار علاقه دارند نیز به شعرهای فروغ جلب میشوند. سومین گروه، طرفداران مدرنیسم هستند و آنان به آن دسته شعرهای فروغ جذب میشوند که پس از سال ۱۳۳۸ سروده شده است.
وی درباره ویژگیهای مدرنیسم در شعرهای فرخزاد، اظهار داشت: او این نوگرایی را با جا به جا کردن قید و صفت یا ساخت ترکیبهای وصفی و اضافیِ جدید آفرید و این کار را بهگونهای انجام داد که مخاطبان بهخوبی با آن ارتباط برقرار کردند.
این منتقد ادبی با اشاره به علاقه فروغ فرخزاد به شعر سعدی، گفت: بسیاری از شعرهای فروغ، سهل و ممتنع است؛ یعنی ضمن سادگی، دیگران نمیتوانند مانند او شعر بگویند. به نظر میرسد فروغ از این نظر، متاثر از سعدی بوده است؛ زیرا او نیز بسیاری از آثارش ویژگی سهولت و امتناع را داراست.
وی شعرهای فروغ را از این نظر به اشعار حافظ نیز شبیه دانست که اقشار گوناگون با باورهای متفاوت، میتوانند آنچه میخواهند را از شعرهای وی برداشت کنند.
کامیار عابدی این باور که شعرهای آغازین فروغ از ارزش شاعرانه برخوردار نیست و آثار او از زمان انتشار تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد شاعرانه میشود را رد کرد و گفت: اگر با دید تاریخی-ادبی به سیر آثار فروغ نگاه کنیم و ادبیات را میدان تنگی ندانیم که فقط یک گرایش از شعر در آن وجود دارد، آنگاه حتی شعرهای اولیه فروغ فرخزاد نیز در نظر ما، جلوه دیگری خواهد یافت.
تلطف: فروغ فرخزاد، مرید گلستان نبود
کامران تلطف، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات نیز موضوع سخنرانی خود را به برخی باورهای نادرست درباره فروغ فرخزاد اختصاص داد. وی که به صورت برخط (آنلاین) سخنرانی میکرد، گفت: بعضا گفته شده است که در فاصلۀ چاپ مجموعه عصیان تا تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، تحولی در فروغ فرخزاد رخ داد و او را از شاعری معمولی و سراینده احوالات شخصی، به شاعری اجتماعی تبدیل کرد. اما واقعیت این است که تنها تحول در فروغ فرخزاد، گذر زمان و تاثیر تجربیات و گذر عمر بر شاعر بوده است.
وی افزود: در دورهای که فروغ فرخزاد میزیست، رایج بود که طرفداران چپ، از هر استعارهای در ادبیات برای تبلیغ اندیشههای سوسیالیستی استفاده میکردند. بنابراین، عدهای علاقه داشتند چنین وانمود کنند که شعرهای فروغ، زمانی به پختگی رسید که او از اندیشههای چپ سخن گفت!
تلطف یادآور شد: اگرچه فروغ با ابراهیم گلستان که کارگردانی با گرایشهای چپ بود ارتباط داشت، اما ارتباط آنها نهتنها هرگز رابطه مرید و مرادی نبود، بلکه شاید این رابطه، برعکس بوده است و با توجه به جایگاه بلندی که فروغ در ادبیات دارد، احتمال دارد که او از نظر اندیشه هنری بر گلستان اثرگذار بوده باشد.
این استاد دانشگاه، فمیسنیت بودن فروغ فرخزاد را هم رد کرد و اظهار داشت: هرچند فروغ، احساسات زنانه خود را آشکارا در شعرهایش بیان میکرد، اما این کار، به معنای فمینیسم نیست و به همین دلیل است که وی در آن زمان، حتی الهامبخش فمیسنیستها هم نبوده است.
کامران تلطف این ادعا که فروغ فرخزاد به دلیل شعر و شخصیتش، بهشدت تحت ستم و فشار جامعه بود را هم نوعی اغراق و فرافکنی دانست و یادآور شد: یک شماره از مجله ادبی آرش، به آثار فروغ فرخزاد اختصاص یافته بود. همچنین یک کتاب در زمان حیات فرخزاد درباره او منتشر شد که گزیدهای از شعرهایش را هم دربر میگرفت. فرخزاد یکی از کتابهایش را هم با مقدمه شجاعالدین شفا منتشر کرد. افزون بر این، تقریبا تمام شاعران بزرگ همدورۀ فروغ از او تمجید کردهاند. همه اینها نشان میدهد وی در زمان حیاتش، آنچنان که برخی مدعی شدهاند، منزوی و تحت ستم نبود.
محمود جعفری دهقی، استاد دانشگاه و رئیس انجمن ایرانشناسی که اجرای نشست را نیز برعهده داشت، در این گردهمایی درباره ترجمه آثار فروغ و تصویر وی در کشورهای دیگر سخن گفت و از جمله به آثاری که ریوان سَندلِر، مایکل بیرد و جاشا کِسلِر درباره فروغ فرخزاد منتشر کردهاند، پرداخت.
گلاله هنری، پژوهشگر ادبیات نیز سخنرانی خود را در این جلسه به نقد ترجمه کتاب نامی بر پیشانی آسمان اختصاص داد. وی همچنین با اشاره به برداشتهایی که از شعر فروغ فرخزاد میشود، گفت: ارتباطی که هرکس با شعر فروغ برقرار میکند، متناسب با دریچه نگاه خود اوست. آنچه با عنوان ادبیات فمینیستی مطرح میشود نیز ربطی به اصالت متن ندارد، بلکه به رابطهای مربوط است که افراد با آن برقرار میکنند.
نشست یادشده به مناسبت ترجمه کتاب «نامی بر پیشانی آسمان، نگاهی به جنبههای مختلف شعر و هنر فروغ فرخزاد»، به همت انجمن ایرانشناسی و موسسه فرهنگی هنری آرتمن و با حضور جمعی از پژوهشگران و علاقمندان ادبیات، عصر دوشنبه در تهران برگزار شد.
فرهنگ کتاب و ادبیات ۰ نفر برچسبها فروغ فرخزاد شعر ایران شناسی ادبیاتمنبع: ایرنا
کلیدواژه: فروغ فرخزاد شعر ایران شناسی ادبیات فروغ فرخزاد شعر ایران شناسی ادبیات شعرهای فروغ فروغ فرخزاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۰۴۱۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی